۲۲
اسفند
۱۴۰۳
شماره
۵۸۵۲
عناوین صفحه
از آسمان گفتیم تا زمین، از دشت گفتیم تا کوه، از اشک گفتیم تا لبخند، از شعر تا شعور، از خواب تا بیداری، از خاک تا آب، از بهار گفتیم تا پاییز، گفتیم و قلبمان تپید با لحظه لحظهاش.
گفتیم و پر کشیدیم تا افقهای روشن این دیار، تا پرواز گنجشکهایش، تا خیالهای کودکانش، تا رؤیاهای مادرانش، تا تلاشهای مردانش، پرواز کردیم با هر واژهای که نوشتیم، با هر خبری که به گوش دنیا رساندیم، با هر امیدی که در خاک هگمتانه نشاندیم.
ما سالهاست قلم را برافراشتهایم در تلاطم افکارمان، در سایه روشنهای تابستانی احساسمان، ما سالهاست اینجا خانه کردهایم در پیچ و خم لحظههای شهری که دوستش میداریم، در فراز و نشیب قلهها و باغهایش، برای بودن با شما، برای ماندن کنارتان، دلمان را گستردهایم میان کوچههای هگمتانه، هر شب میان رؤیاهایمان، خواب و خیال پس کوچههایش را دیدهایم، داستانمان داستان این شهر شده است، داستان افتخاری کهن.
ما دل خوش کردهایم به نگاه شما، به حضورتان، به همراهیتان و باور داریم که شما هگمتانه را سی و پنج سال است که میشناسید؛ سی و پنج سال و بیش از 5هزار و 800 شماره، روزنامهای که سالهاست همراه شما همدانیها، شاد شده و اندوهگین گشته، همراه شما پیگیر اوضاع شهرمان بوده، دغدغهمند گرفتاریهای مردمش، دل نگران کمیها و کاستیها و خرسند از پیشرفتها و شادیهایش.
حالا در آستانه سی و شش سالگی، این روزنامه قدیمی همدان توانسته جایگاهی مطمئن میان مردم این شهر پیدا کند، جایگاهی که به اعتبار صداقت و امانت داریش به دست آورده، به اعتبار همراهی همیشگیاش با مردمی که خواندهاند حرفهایشان را در هگمتانه.
هگمتانه در تمام این سالها در کنار مردم خوب همدان از بالا و پایینهای شهرش گفته، از داستانهای مردمی که به دانایی شهرهاند.
گفتهایم از اخبار شهرمان، از فرهنگ، هنر، اقتصاد، دانش، اجتماع، کودکان، ورزش، سلامت، از هر آنچه بر دانستههایمان افزوده، از دختران ایران زمین، از داستان رشادتهای مردانش، از جشنوارهها، ترافیک، پروژههای عمرانی، مسکن، فرودگاه، راهآهن، گازرسانی، محیطزیست، سفر، برف، باران، هوا، پیشرفت، توسعه، دارو، درمان، کشاورزی و اینک از فجر میگوییم از فجری که مصادف است با تولد هگمتانهایها.
فجر انقلابی که حالا در چهل و ششمین سالگرد پیروزیاش روایت اهتزاز پرچمی است که بر قلههای افتخار میدرخشد. روایت سرزمینی که دشتهای شقایقش بذر ایمان است در دلهای مردمانش، روایت مردمی که تعبیر کوه شدند در طوفانهای روزگار، تعبیر عشق شدند در برهوت انسانیت.
و اینک در این ایران شکوهمند، در سایه امن دلیریهایش، ما با غرور میگوییم؛ اینجا هگمتانه است، خالی از بغضها و کینهها، خالی از اندیشههای تلخ، اینجا هگمتانه است، سرشار از امید و ایمان، سرشار از جوهر دانایی، اینجا قلب تپنده عدالت و راستی است میان خبرها و هوچیگریهای دنیای نیرنگ و فریب، آنگاه که مینویسد: راهحل مشکلات اعتماد به خداوند و ورود به میدان است.
آنگاه که مینویسد از طنین زنگ انقلاب در مدارس همدان، از اجرای فعالیتهای شاد و بصیرتی در ایامالله دهه فجر، از 46 سال تکامل و بالندگی انقلاب مردمی ایران با وجود همه یورشهای نظامی و اقتصادی و فرهنگی، از افتتاح و کلنگزنی 1094 طرح در همدان همزمان با دهه فجر، از همدانیهایی که یک کیلو و 300 گرم طلا به جبهه مقاومت اهدا کردند، از رقابت 77 بانوی سنگنورد کشور در همدان، از 28 ساعت برفروبی بیوقفه شهرداری همدان، از تلاش مجاهدانه مجموعه شهرداری همدان برای توسعه شهر، از روزی برای آرزوهای قهرمانان کوچک بیمارستان اکباتان و از تمامی دغدغهها و امیدهای یک شهر.
اینجا هگمتانه است، راهی به سوی دوردستهای آباد این دیار کهن.